ترجمه مقاله

کسیرة

لغت‌نامه دهخدا

کسیرة. [ ک َ رَ ] (ع ص ) کسیر. (اقرب الموارد).
- شاةکسیرة ؛ گوسپندی که یکی از دست و پای آن شکسته شده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به کسیر شود.
- ناقة کسیرة ؛ ناقةکسیر. (اقرب الموارد). رجوع به کسیر شود.
ترجمه مقاله