ترجمه مقاله

کشاط

لغت‌نامه دهخدا

کشاط. [ ک ِ ] (اِمص ) انکشاف . برهنه شدگی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) پوست باز کرده ای از گوشت که گاهی آن را دوباره بر روی گوشت اندازند. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یقال ارفع کشاطها لانظر الی لحمها و هذا خاص بالجزور. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله