ترجمه مقاله

کشخانک

لغت‌نامه دهخدا

کشخانک . [ ک َ ن َ ] (اِ مصغر) مصغر کشخان : این کشخانک و دیگران چنان می پندارند که اگر من این شغل پیش گیرم ایشان را این وزیری پنهان کردن برود نخست گردن افگار کنم . (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله