ترجمه مقاله

کشمان

لغت‌نامه دهخدا

کشمان . [ ک ِ ] (اِ مرکب ) زمین کشت زراعت کرده شده را گویند. (برهان ) (آنندراج ). در حاشیه ٔ برهان آمده است : این کلمه مخفف کشتمان است مرکب از کشت (کاشتن ) + مان (پسوند اتصاف ) کشتمند :
از حبوبات در همه کشمان
نیست چندانکه درکشند بفخ .

نزاری قهستانی (از رشیدی ).


النقوع ؛ گوآب در کشمان . (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله