ترجمه مقاله

کشور گشودن

لغت‌نامه دهخدا

کشور گشودن . [ ک ِش ْ وَ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) مملکت گیری کردن . بر کشور دیگران غلبه کردن . کشور دیگری راضمیمه ٔ مملکت خود کردن . فتح کشور دیگری کردن . || آغاز پادشاهی کردن . سلطنت کردن :
نخستین خدیوی که کشور گشود
سر پادشاهان کیومرث بود.

فردوسی .


ترجمه مقاله