ترجمه مقاله

کشیده بالا

لغت‌نامه دهخدا

کشیده بالا. [ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] (ص مرکب ) درازبالا. درازقد. طویل القامه . (ناظم الاطباء). درازقامت . (آنندراج ). بلندقد. (یادداشت مؤلف ). ممشوق . (حبیش تفلیسی ). رشیق . آخته بالا. رساقامت . رجوع به ترکیبات ذیل کشیده شود.
ترجمه مقاله