ترجمه مقاله

کعب دار

لغت‌نامه دهخدا

کعب دار. [ ک َ ] (نف مرکب ) دارای کعب و کعب در ظرفها حلقه مانندی است متصل به تحت ظرف و غیر از پایه ٔ آن است و بدان ظرف راست بر زمین قرار گیرد و عوام کب دار گویند. (یادداشت مؤلف ).
- باطیه ٔ کعب دار یا فنجان کعب دار یا کاسه ٔ کعب دار ؛ باطیه یا فنجان یا کاسه ٔ مسین که بزیر حلقه ای از مس دارد که بجای پایه ٔ آن است .
ترجمه مقاله