ترجمه مقاله

کفاءة

لغت‌نامه دهخدا

کفاءة. [ ک َ ءَ ] (ع مص ) همتا و مانند شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). همتا گشتن و مانند شدن . (ناظم الاطباء). حالتی که در آن چیزی با چیزی دیگر برابر و مساوی باشد. (از اقرب الموارد).مانند همدیگر شدن دو قوم . (غیاث ) (آنندراج ). || نظیرو مانند بودن زوج برای زوجه . (از تعریفات جرجانی ) (از اقرب الموارد). در نکاح ، آن است که زوج از جهت حسب و دین و نسب و خانه وجز آنها با زوجه برابر باشد. (ازتاج العروس ). در اصطلاح فقه ، هم کفو بودن زن و شوی است و آن تساوی در شش امر است : 1- نسب 2- اسلام 3- حرفه 4- حریت 5- دیانت 6- توانایی مرد برای نفقه داد بزن . (از فرهنگ علوم سجادی ). و رجوع به کفأت شود.
ترجمه مقاله