ترجمه مقاله

کفاس

لغت‌نامه دهخدا

کفاس . [ ک ِ ] (ع اِ) جامه ٔ بر تن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دثار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جامه ای که بر روی جامه ها پوشند. (از شرح قاموس ). || جامه پاره های دست بند و پای بند کودک گهوارگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جامه پاره هایی که کودک را در گهواره وقنداق بدان پیچند. (ناظم الاطباء). رسنهایی که کهنه های کودک را بدان بندند. (از اقرب الموارد). بند گهواره و بند رگویی که کودک در آن پیچند. (شرح قاموس ).
ترجمه مقاله