ترجمه مقاله

کفور

لغت‌نامه دهخدا

کفور. [ ک ُ ] (ع مص ) کفر. کفران . (از اقرب الموارد). ناسپاسی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (ترجمان القرآن ). کافر شدن به خدای تعالی و ناسپاسی کردن . (المصادر زوزنی ). ناسپاسی . (آنندراج ) :
شکر کن ای مرد درویش از قصور
که ز فرعونی رهیدی و از کفور.

مولوی (مثنوی ).


ترجمه مقاله