ترجمه مقاله

کلاب

لغت‌نامه دهخدا

کلاب . [ ک ِ ] (ع اِ) کلاب نرد؛ مهره های آن .(یادداشت بخط مؤلف ) : و یجلب من کشمیر...فیها اوان و اقداح و تماثیل الشطرنج و کلاب النرد. (الجماهر بیرونی یادداشت ایضاً). رسم در پیاده های شطرنج این است که شش گوش تراشیده باشد و در کلاب نرد گردتراشیده است . (از الجماهر بیرونی یادداشت ایضاً).
ترجمه مقاله