ترجمه مقاله

کلاهی

لغت‌نامه دهخدا

کلاهی . [ ک ُ ] (ص نسبی ) مقابل عمامه ای . مقابل معمم . آنکه کلاه پوشد. آنکه عمامه به سر ندارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
عمامه ای بودی کلاهی گشتی .

عارف قزوینی .


ترجمه مقاله