ترجمه مقاله

کلوج

لغت‌نامه دهخدا

کلوج . [ ک َ ] (اِ) نانی را گویند که خمیر آن ازدیوار تنور ریخته باشد و در میان آتش پخته شده باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). کلوچ . (السامی ). در بشرویه کلوک نواله ٔ نان را گویند که درست از کار درنیامده ، در کردی ، کولوک (نان شیرینی بدون خمیرمایه ). (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). || (ص ) دست و پایی را نیز گویند که انگشتان او را بریده باشند و یا سرما برده باشد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف کرخ . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله