ترجمه مقاله

کلوچیدن

لغت‌نامه دهخدا

کلوچیدن . [ ک ُ دَ ] (مص ) خاییدن و جاییدن چیزهایی که در زیر دندان صدا کند مانند نان خشک و نبات . (ناظم الاطباء). خاییدن و جویدن چیزهایی که صدا کند. مانند نبات و نان خشک . (فرهنگ فارسی معین ). کلوجیدن .(آنندراج ). و رجوع به کلوجیدن و کلوچ و کلوج شود.
ترجمه مقاله