ترجمه مقاله

کلیم

لغت‌نامه دهخدا

کلیم . [ ک َ ] (ع ص ) هم سخن . (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنکه با او سخن گویی . (از اقرب الموارد). || سخنگو. (غیاث ) (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ). کلام و سخن کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || خسته . (منتهی الارب ). مجروح . (آنندراج ). خسته و مجروح . ج ، کَلمی ̍. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله