ترجمه مقاله

کلیکان

لغت‌نامه دهخدا

کلیکان . [ ک ِ ] (اِ) سبزیی باشد معروف که خورند و آن را به شیرازی ترخانی گویند، و بعضی گویند گیاهی باشد که آن را طرخون خوانند و بیخ آن را عاقرقرحا نامند. (برهان ) (آنندراج ). طرخون . عاقرقرحا. (ناظم الاطباء). ترخانی . طرخون . ترخون . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله