ترجمه مقاله

کل کردن

لغت‌نامه دهخدا

کل کردن . [ ک ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کُلَه کردن . کوتاه بریدن درختی یاشاخی را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
گمان برم که به فضل و بزرگواری خویش
ببار آری آن شاخ را که او کل کرد.

سوزنی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


ترجمه مقاله