ترجمه مقاله

کمکام

لغت‌نامه دهخدا

کمکام . [ ک َ ] (اِ) دارویی است که آن را به عربی افواه الطیب و ضرو خوانند و آن نوعی از درخت بلوط است و در کوهستان یمن بسیار می باشد و صمغ آن را صمغ الکمکام خوانند و بعضی گویند پوست بیخ آن درخت و بعضی دیگر گویند کمکام صمغ آن درخت است . (برهان ) (آنندراج ). بنه . ضرو. (فرهنگ فارسی معین ). و گویند کمکام برگ درخت صمغ ضرو است که کمکام خوانند. (ابن البیطار، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). برگ بطم ، و بعضی گویند پوست بطم است و بعضی گویند علک بطم است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || صمغی است یا حسن لبه که شلم درخت ضرو است . (منتهی الارب ). شکم درخت ضرو و یاپوست آن درخت . (ناظم الاطباء). صمغ درخت بنه . مصطکی .صمغ الکمکام . (فرهنگ فارسی معین ): صمغش را کمکام خوانند و آن ... مانند لادن خوشبوی است و در عطریات بکار دارند. (نزهة القلوب ).
ترجمه مقاله