ترجمه مقاله

کمیع

لغت‌نامه دهخدا

کمیع. [ ک َ ] (ع ص ، اِ) همخوابه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). همخوابه و ضجیع. (ناظم الاطباء). همخوابه و گویند: بات السیف کمیعی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله