ترجمه مقاله

کمین آوردن

لغت‌نامه دهخدا

کمین آوردن . [ ک َ وَ دَ ] (مص مرکب ) کمین کردن . (فرهنگ فارسی معین ) :
کنون گاه رزم است کین آورید
به ترکان سرکش کمین آورید.

فردوسی .


کمین بر گذرگاه زنگ آورند
تنی چند زنگی بچنگ آورند.

نظامی


ورجوع به کمین کردن شود.
ترجمه مقاله