ترجمه مقاله

کم

لغت‌نامه دهخدا

کم . [ ک ُ ] (اِ) نوعی از خار است که کتیرا صمغ آن است و آن را به عربی شجرةالقدس و مسواک العباد و مسواک المسیح گویند. (برهان ). یک نوع خاری که از آن کتیرا می گیرند. (ناظم الاطباء). || در عربی آستین قبا و پیراهن و امثال آن باشد. (برهان ). و رجوع به کُم ّ شود. || در بعضی ازلهجه ها، شکم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).در لهجه ٔشیرازی و لری و غیره به معنی شکم است . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). || لاس . مقابل نروزبانه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).و رجوع به لاس شود.
ترجمه مقاله