کناسی کردنلغتنامه دهخداکناسی کردن . [ ک َن ْ نا ک َ دَ ] (مص مرکب ) چاه روبی کردن . زباله بیرون کشیدن : شرط نیست که هرکه از پادشاهی درماند کناسی کند. (کیمیای سعادت ).