ترجمه مقاله

کناشة

لغت‌نامه دهخدا

کناشة. [ ک ُن ْ نا ش َ ] (ع اِ) بیخ که از آن شاخها برآید. ج ، کناشات . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). بیخ و اصلی که از آن شاخه ها و فرع ها روید. ج ، کناشات . (ناظم الاطباء). اصول که ازآن فروع منشعب شود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله