ترجمه مقاله

کنانة

لغت‌نامه دهخدا

کنانة. [ ک ِ ن َ ] (اِخ ) ابن بشر تجیبی . وی در زمره ٔ کسانی بود که از مصر برای برکنار ساختن عثمان به مدینه آمد و در کشتن او هم شریک بود. معاویةبن ابی سفیان به خونخواهی عثمان او را گرفت و با ابن حذیفه و ابن عدیس در لد (به فلسطین ) زندانی کرد سپس از زندان گریختند اما والی فلسطین آنها را گرفت و به قتل رسانید. (از الاعلام زرکلی ج 3 ص 817). رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 285 و تاریخ گزیده ص 189 و 190 و عقدالفرید ج 3 ص 342 و ج 5 ص 49 و 54 شود.
ترجمه مقاله