ترجمه مقاله

کنبار

لغت‌نامه دهخدا

کنبار. [ کِم ْ ] (ع اِ) رسن پوست نارجیل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). لیف درخت نارجیل و از آن طناب کنند و بهترین نوع آن کنبار چینی است که رنگ سیاه دارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ریسمان که از پوست نارجیل سازند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله