ترجمه مقاله

کنجشنج

لغت‌نامه دهخدا

کنجشنج . [ ک َ ش ُ ] (اِ) معبر زیرزمینی . || کان و معدن . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ). || نقب در زیر دیوار. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ) (از لسان العجم شعوری ج 2 ص 275 الف ) :
به دیوار مستحکم صبر دل
کند دزد غم روز و شب کنجشنج .

ابوالمعالی (از لسان العجم شعوری ج 2 ص 275).


|| راه سرپوشیده . || گودال و خندق . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
ترجمه مقاله