ترجمه مقاله

کنسوس

لغت‌نامه دهخدا

کنسوس . [ ک ُ ] (اِخ ) از جمله خدایان قدیم روم که مردم را به طریق صواب هدایت می کرد، و رومیان زنان سابین را در عیدی که برای خدای مزبور اقامه شده بود ربودند. (از اعلام تمدن قدیم فوستل دوکولانژ ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ).
ترجمه مقاله