ترجمه مقاله

کنشگار

لغت‌نامه دهخدا

کنشگار. [ ک ُ ن ِ ] (ص مرکب ) عامل و کارکن . (انجمن آرا) (آنندراج ). کارگر و عامل و کارکن و کارگزار و آنکه کار می کند و اجرای عملی می نماید. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله