ترجمه مقاله

کهوه

لغت‌نامه دهخدا

کهوه . [ ک ُ ] (ع مص ) پیر و کلانسال گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): کهت الناقة کهوهاً؛ شتر ماده پیر و کلان سال گردید. (از اقرب الموارد). || په کردن مست بر روی کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).هه کردن مست ، و ذلک اذا استنکهت السکران فنکه فی وجهک ، و به این معنی از باب فتح آید. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله