ترجمه مقاله

کهپاره

لغت‌نامه دهخدا

کهپاره . [ ک ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) کوه پاره . پاره ای از کوه . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || به مجاز، بزرگ جثه . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
به کیوان رسانیده ایوانهاش
قوی همچو کهپاره ارکانهاش .

فردوسی (از یادداشت ایضاً).


مرکبی طیاره ای کهپاره ای
شخ نوردی که کنی وادی جهی .

منوچهری (از یادداشت ایضاً).


ترجمه مقاله