ترجمه مقاله

کهیر

لغت‌نامه دهخدا

کهیر. [ ک َ ] (اِ) آماس و ورمی در پوست بدن شبیه به آماسی که از برخورد گزنه پدید می آید، و ایر نیز گویند. (ناظم الاطباء). بیماری کوتاه مدت که با سرخی پوست و خارش بسیار در تمام بدن ملازم است . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). عارضه ٔ پوستی است که به صورت دانه های کوچک صورتی رنگ یا به شکل برجستگیهای وسیعتر و گاهی به صورت تاول دیده می شود و با خارش شدید همراه است . کهیرمعمولاً بر اثر واکنش بدن در برابر مواد هیستامینی یا ترکیباتی نزدیک به هیستامین عارض می گردد و آن معمولاً به علت حساسیت بدن در برابر ماده ٔ شیمیایی به خصوصی یا یک شی ٔ مخصوص است ، چه این مواد در حکم مواد آلرژن می باشد. مرض سودا. کئیر. (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله