ترجمه مقاله

کهیلی

لغت‌نامه دهخدا

کهیلی . [ ک َ / ک ِ لا ] (اِ) کسّیلی ̍ کخلّیفی ̍؛ کهیلی معرب است و آن چوبی است شبیه به روناس سیاه سرخی مایل و تخمش همچو حب الرشاد، و گویند پوست درختی است شبیه سلیخه ٔ سیاه فربه کن بدن . (منتهی الارب ). کسیلی معرب کهیلی است و آن چوبی است شبیه به روناس مایل به سرخی . (از اقرب الموارد). لغت هندی است و معرب آن کسیلی . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کهیلا و کهیله شود.
ترجمه مقاله