ترجمه مقاله

کهیچ

لغت‌نامه دهخدا

کهیچ . [ ک َ ] (اِخ ) به معنی کهی است که نام قلعه ای باشد از ولایت سیستان . و بعضی گویند کهیج معرب کهی باشد. (برهان ). نام قلعه ای است از ولایت سیستان ، و به مرور ایام جیم فارسی را انداختند، در این روزگار به کهی معروف است . (فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ). در تاریخ سیستان (ص 207 و 408 و 308) چنین نامی نیامده . نام قلعه ای در سیستان «کوهژ» آمده که درتاریخ بیهقی چ قدیم طهران آن را «کوهتیز» و در چ کلکته «کوهشیر» (قلعتی از قلاع غزنین ) نوشته اند. و نیز نام جایی در سیستان «قوهه » (معرب کوهه ، کهه ) آمده . احتمال می رود که «کهیج » = کوهیج = کوفیج = کوفج همان طایفه ٔ معروف ساکن بلوچستان و کرمان باشد و لغةً همه ٔ این اسماء به معنی کوهی (کوهستانی ) است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
نمانیم کآرام گیرند هیچ
سپاهان ما با سپاه کهیچ .

فردوسی (از فرهنگ جهانگیری ).


ترجمه مقاله