کوالیده
لغتنامه دهخدا
کوالیده . [ ک َ / ک ُ دَ / دِ ] (ن مف ) غله و کشت و زراعت بالیده و نموکرده .(برهان ) (آنندراج ). صحیح گوالیده (اسم مفعول از گوالیدن ) است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به گوالیده شود. || اندوخته و جمعکرده . (برهان ) (آنندراج ). صحیح گوالیده است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).