ترجمه مقاله

کواژ

لغت‌نامه دهخدا

کواژ. [ ک َ ] (اِ) طعنه و سرزنش را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مصحف گواژ است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به گواژ و گواژه شود :
کند طبع او بحر را سرزنش
زند جود او در معادن کواژ.

شمس فخری (چ صادق کیا).


ترجمه مقاله