ترجمه مقاله

کورکتر

لغت‌نامه دهخدا

کورکتر. [ ] (اِخ ) ظاهراً نام یکی از عیاران و سرغوغاهای سیستان است . (از حاشیه ٔ تاریخ سیستان ص 307) : و کورکتر حکم کرده [ بود ] که کثیر را اندر این روز بکشند و با یعقوب را شتاب گرفته بود نماز دیگر به سرای کورکتر شد... (تاریخ سیستان ص 307 و 308).
ترجمه مقاله