ترجمه مقاله

کوشیار

لغت‌نامه دهخدا

کوشیار. (اِخ ) بر وزن هوشیار نام حکیمی بوده است از گیلان و بعضی گویند نام حکیمی بوده است از فارس و شیخ ابوعلی سینا شاگردی او کرده است و با کاف فارسی هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). اصح گوشیار است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) : در حقایق آن علم و دقایق آن فن درجه ٔ کمال داشت ، در حل مشکلات مجسطی بوریحان به تفهیم او محتاج بودی و بومعشر به اعشار فضل او نرسیدی ، و فاخر به شاگردی او مفاخر شدی ، کوشش کوشیار از مرتبه او متقاصر آمدی ... (مرزبان نامه ).
برکوشیار آمد از راه دور
سری پرارادت دلی پرغرور.

سعدی (بوستان ).


رجوع به گوشیار در همین لغت نامه و تعلیقات چهارمقاله چ معین ص 261 و 271 شود.
ترجمه مقاله