ترجمه مقاله

کوله رفتن

لغت‌نامه دهخدا

کوله رفتن . [ ل َ / ل ِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) به تنور افتادن و گردگونه شدن نان بسته ٔ به تنور. جمع شدن خمیر در تنور و در آتش افتادن . جدا شدن خمیر از دیوار تنور و در آتش افتادن و جمع شدن . تباه شدن و گرد و فراهم آمدن نان بسته ٔ به تنور و در آتش افتادن و خام سوز شدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- نان کوله رفته ؛ فَرَزدَق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). گرده ٔ نان که از دیواره ٔ تنور جدا شود و در آتش افتد.
ترجمه مقاله