ترجمه مقاله

کوهله

لغت‌نامه دهخدا

کوهله . [ ] (اِ) کرهله . حلزون . لیسک . راب . (ابوریحان بیرونی در الجماهر چ حیدرآباد دکن ). در صفحات آخر که سقط نسخه را چاپ کرده اند گوید این لغت مردم جرجان است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به الجماهر شود.
ترجمه مقاله