کپیچه
لغتنامه دهخدا
کپیچه . [ ] (اِ) قرص آفتاب بود. (لغت فرس اسدی ) :
نگر به که در پیشت آبست وچاه
کپیچه میفکن که ترسی ز ماه .
و اما این کلمه در گرشاسب نامه (نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ من ) کلیچه آمده است . (از یادداشت مؤلف در حاشیه ٔ نسخه ٔ لغت نامه ٔ اسدی ).
نگر به که در پیشت آبست وچاه
کپیچه میفکن که ترسی ز ماه .
اسدی .
و اما این کلمه در گرشاسب نامه (نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ من ) کلیچه آمده است . (از یادداشت مؤلف در حاشیه ٔ نسخه ٔ لغت نامه ٔ اسدی ).