ترجمه مقاله

کژآغند

لغت‌نامه دهخدا

کژآغند. [ ک َغ َ ] (اِ مرکب ) (از: کژ+آغند= آکند، آکنده ). کج آغند. کج آکند. قزاکند. کژاکند. قزاغند معرب آن . کزاغند وکزغند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کژآگند. گژآگندش . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). جامه ای باشد که درون آن را بجای پنبه ابریشم پرکنند و بخیه ٔ بسیاری زنند و روزهای جنگ پوشند. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله