ترجمه مقاله

کژدم زده

لغت‌نامه دهخدا

کژدم زده . [ ک َ دُ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) آزرده به نیش کژدم . کسی که کژدم او را نیش زده باشد :
می زده را هم بمی دارو و مرهم بود
راحت کژدم زده کشته ٔ کژدم بود.

منوچهری .


ترجمه مقاله