ترجمه مقاله

کک

لغت‌نامه دهخدا

کک . [ ک َ ] (اِ) کیک . نام حشره ای که میگزد. حشره ای است از راسته ٔ مخفی بالان و دارای پاهای مستعد جهیدن است که از خون پستانداران تغذیه می کند و طول آن در حدود 4 میلیمتر است و گاه موجب انتقال بیماریهای خطرناکی از قبیل طاعون و جز آن می گردد و رجوع به لاروس و فرهنگ فارسی معین و کیک شود :
ریش انبوه پر ز اشپش و کک
زیراو اوفتاده تحت حنک .

دهخدا.


- کک او هم نمی پرد .
- کک به تنبان افتادن ؛به اضطراب درآمدن . مضطرب شدن .
- ککشان نگزیدن ؛ هیچ متأثر نشدن از... (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله