ترجمه مقاله

کیایش

لغت‌نامه دهخدا

کیایش . [ ک َ ی ِ ] (اِمص ) قهاری و جباری ، و آن را کَیِش نیز گویند، و کیشمند یعنی صاحب قهر و خداوند جبر، چه مندصاحب است . (انجمن آرا) (آنندراج ). از برساخته های فرقه ٔ آذرکیوان است . رجوع به فرهنگ دساتیر ص 262 شود.
ترجمه مقاله