ترجمه مقاله

کیبو

لغت‌نامه دهخدا

کیبو. [ ک َ / ک ِ ] (اِ) مرغی است بزرگ ، و آن را دینار هم می گویند، و بعضی گویند مرغکی است کوچک و رنگهای مختلف دارد و آشیانی سازد که گویی از ریسمان بافته اند و از درخت آویزان کند. (برهان ) (آنندراج ). در عربی «تنوط». (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله