ترجمه مقاله

کیرو

لغت‌نامه دهخدا

کیرو. [ ک َ / ک ِ رُ / کی ] (اِ) به معنی حفظ و نگاه داشتن و حصول چیزهایی باشد که پیش از این در ذهن پوشیده بوده . (برهان ) (آنندراج ). حفظ و یاد و نگاهداشت و خاطرنشان و حصول چیزی که پیش از این در ذهن پوشیده و از یاد رفته بود. (ناظم الاطباء). ظاهراً: «گیر»، و با «ویر» مقایسه شود. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
ترجمه مقاله