ترجمه مقاله

کینونت

لغت‌نامه دهخدا

کینونت . [ ک َ نو ن َ ] (ع مص ) کینونة. کینونه . بودن . (فرهنگ فارسی معین ). بودن . (غیاث ). بودن . هست شدن . موجود شدن . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کینونة و کینونه شود. || (اِمص ) آفرینش و پیدایش . (غیاث ). آفرینش . کون . (فرهنگ فارسی معین ). || بُوِش . باشش . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مدخل بعد شود.
ترجمه مقاله