ترجمه مقاله

کیوان

لغت‌نامه دهخدا

کیوان . [ ک َی ْ / ک ِی ْ ] (اِخ ) نام یکی از بزرگان دربار بهرام گور. (از فهرست ولف ) :
دبیران دانا به دیوان شدند
زبهر درم پیش کیوان شدند
که او بود دانا بدان روزگار
شمار جهان داشت اندر کنار.

(شاهنامه چ دبیرسیاقی ج 4 ص 1843).


ترجمه مقاله