ترجمه مقاله

کیوس

لغت‌نامه دهخدا

کیوس . [ ک َ / کیو ] (اِخ ) نام جزیره ای است که عذرا معشوقه ٔ وامق را آنجا فروختند. (برهان ) (ناظم الاطباء). جزیره ای است که عذرا را در آنجا فروختند و منقلوس خرید. (فرهنگ اوبهی ). نام جزیره ای از جزایر یونان واقع در مغرب آسیای صغیر. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). یا خیُس ، یکی از جزایر بحرالجزایر است که مورخین قدیم آن رامحل تولد امروس (همر) دانسته اند. این جزیره را زلزله ای در سال 1881 م . زیروزبر کرد. (از اعلام تمدن قدیم فوستل دو کولانژ ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی : کی یوس ). ظاهراًکئوس (کیو) ، نام جزیره ای از مجمعالجزایر یونان دارای 75000 سکنه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
چو رفتند سوی جزیره ٔ کیوس
یکی مرد بد نام او منقلوس .

عنصری (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


ترجمه مقاله