ترجمه مقاله

کیپا

لغت‌نامه دهخدا

کیپا. (اِ) نوعی از طعام که روده ٔ باریک گوسفند را پاک کرده در جوف آن گوشت قیمه و دال نخود و برنج و مصالح پر کرده در روغن بپزند. از لغات ترکی نوشته شد. (غیاث ) (آنندراج ). شکنبه ٔ گوسفند که در آن گوشت قیمه و برنج و لپه و جز آن آکنده ، پزند و خورند. گیپا. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به گیپا شود. || (شاید مخفف کله پا یا کله پاچه ) کله پاچه ٔ پخته . کله پاچه و شکنبه ٔ پخته . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به «کیپاپز» شود.
ترجمه مقاله